نظر خداوند درباره به ناحق خوردن اموال مردم/چرا دعا برای دیگران بهتر است؟/ پرونده روز پنجم میهمانی
خدای! از تو خواهم به قدیمترین نعمتت و همه نعمت هایت قدیم است، خدایا از تو خواهم به همه اقسام نعمتت! خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادی پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده فرمودی ...
شرحی کوتاه بر دعاى روز پنجم ماه مبارک رمضان
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین
سالك روزه دار با حركت صعودي در مسير سلوك داراي وسعت نظر مي گردد و همانطور كه جمال حق را مشاهده كرد جلال را هم مي يابد و در اينجاست كه تا حدودي پي به نقصان خويش مي برد. در اين مرحله است كه دچار قبض گرديده و به وادي و مقام استغفار مي رسد. استغفاري وجودي و دور از قيل و قال و توام با حسرت بر عمر از دست داده. شرط پذيرش توبه نيز كشش اوليه ازجانب حق است و سالك صادق در اين دعا از اسم رئوف حق مدد مي جويد تا با رأفت خود با او برخورد كند.
به جای دعا برای خود، برای دیگران دعا کنید که اثر و برکت بیشتری دارد/ درس های ماه رمضان آیت الله آقا مجتبی تهرانی
سرعت اجابت دعاي والدين و فرزندان
در باب اجابت اين نوع دعا روایات متعددي داریم، به اين مضمون كه اين دعاها سریعالإجابه هستند. در اين رابطه یک روایت از پیغمبر اکرم(صلّياللهعليهوآلهوسلّم) است كه حضرت فرمودند: «دُعَاءُ الوَلَدِ لِلْوَالِدِ کَالْآخِذِ بِالْیَدِ». یعنی دعاي فرزند براي پدرش مثل گرفتن با دست است. يعني هيچ فاصله اي بين دعا و نتيجه دعا نيست. یا درباره دعاي پدر براي فرزند روایت داریم: «دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ مِثْلُ دُعَاءِ النَّبِیِّ لِأُمَّتِهِ». دعاي پدر براي فرزندش مانند دعاي پيغمبر براي امت خويش است. یعنی اینطور تشبیه میکند.
در روایت ديگری از پیغمبر اکرم(صلّياللهعليهوآلهوسلّم) آمده است: «دُعَاءُ الْوَالِدِ یَفْضِی إلَی الْحِجَابِ». دعای پدر از حجاب می گذرد و ديگر مانعي بر سر راه خود ندارد. یعنی اگر پدر برای فرزندش دعا کند، اين دعا بدون حجاب خواهد بود و از تمام حجاب ها مي گذرد. روایت دیگر در همین باب از پیغمبر اکرم(صلّياللهعليهوآلهوسلّم) اینطور وارد شده است که: «کُلُّ شَيْئٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللهِ تَعَالَی حِجَابٌ إلَّا شَهَادَةَ أنْ لا إلَهَ إلَّا اللهِ وَ دُعَاءَ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ». ميان هر چيز و خدايتعالي ممکن است حجابی وجود داشته باشد، مگر شهادت به وحدانیت او و دعای پدر برای فرزندش. اینجا ديگر هیچ حجابی در کار نیست.
آثار دعا براي ديگران:
افزايش روزي و دفع بلاء: ما روایات متعددی داریم و آیات متعددي هم هست که سفارش مي كند كه در حق ديگران دعا کنید؛ بعد هم در خصوص فرزند و پدر، سفارش هاي زيادي وجود دارد. در یک روایت از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است كه: «دُعَاءُ الْمُسْلِمِ لِأَخِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ يَسُوقُ إِلَى الدَّاعِي الرِّزْقَ وَ يَصْرِفُ عَنْهُ الْبَلَاءَ». با توجه به اين روايت و روايات مشابه ديگري كه زياد هم هست، مي فهميم كه «دعا برای غیر»، روزی را زیاد می کند و در جلب روزي و به دست آوردن آن تسريع مي كند. اينكه در روايت «یَسُوقُ» آمده بود، يعني در اينكه روزي به دست تو برسد سرعت می بخشد. از طرف دیگر دعا براي غير، از تو دفع بلا هم می کند.
تو برای يك برادر مؤمن دعا مي كني و اثر اين دعا در مورد او زود حاصل مي شود. اما از طرفي اين دعا بر روي خود تو هم اثر دارد و آن اين است كه برای تو که داعي هستی، نه مَدعُوٌّ له كه براي او دعا کردهای، جلب روزي و دفع بلا مي كند. ممکن است تو برای شفای کسی از بستگان، رفقا يا هر کسی از مؤمنين پشت سرش دعا کنی كه خدایا، او را شفا بده؛ همين دعا اثر دارد. اثرش این است که روزی تو زیاد می شود و از تو دفع بلا می شود. تو برای او دعا کرده ای كه خدا او را شفا دهد، اما اثر این دعا اين است که روزیات با سرعت به دست تو خواهد رسيد و اگر در سلسله علل بنا بر این است كه بلایی به تو برسد، خدا راهش را عوض مي كند و از تو دور مي شود.
پس دعا براي غير، بر روي «داعي» تأثير مي گذارد و اين كه به دعا کردن برای غیر، سفارش شده و در آیات و روایات هم می بینیم افرادی را براي دعا كردن، يا به طور كلي مؤمنین و مؤمنات، يا به طور خاص و شخصي، پدر و مادر را ذكر مي كند، به همين منظور است و بعد هم آثاري دارد كه مطرح شده اند.
دعاي خدا از عرش: يك مطلب بسيار بالاتر هم هست كه در روايات داريم. يك روایت از امام صادق (علیهالسلام) هست كه حضرت فرمود: «إِذَا دَعَا الرَّجُلُ لِأَخِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ»، اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، «نُودِيَ مِنَ الْعَرْشِ»، از عرش ندايي مي آيد؛ كه: «وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلِهِ». برای تو صدهزار برابر مثل او است. ملَک محدود است و دعايش هم محدود است. براي همين گفت: «لَكَ مِثْلاهُ»؛برای تو صدهزار برابر مثل آنچه که گفتی.
در ادامه روايت دارد كه امام صادق (عليهالسلام) فرمود: «وَ إِذَا دَعَا لِنَفْسِهِ كَانَتْ لَهُ وَاحِدَةٌ. فَمِائَةُ أَلْفٍ مَضْمُونَةٌ خَيْرٌ مِنْ وَاحِدَةٍ لَا يَدْرِى يُسْتَجَابُ لَهُ أَمْ لَا». اين در حالي است كه اگر براي خودش دعا مي كرد، فقط به اندازه همان يك دعايش به او داده مي شد. حضرت چقدر زیبا و استدلالی وارد شده اند. فرمود اگر همين چيزي را كه برای برادر مؤمنش خواست، برای خودش می خواست، «كَانَتْ لَهُ وَاحِدَةٌ» یک چيز مي داشت. حالا بگو ببینم صدهزار تا که تضمین شده است، بهتر است یا یکی؟! آن هم کدام یکی؟! «وَاحِدَةٍ لَا يَدْرِى يُسْتَجَابُ لَهُ أَمْ لَا»؛ آن يكي كه معلوم نيست مستجاب شود يا نه! اگر برای خودم دعا می کردم، یکی بود؛ اما یک چيزي که من نمی دانستم آیا به هدف اجابت می رسد یا نه. حالا بگو ببینم، صد هزار تایی که پشتوانه دارد و پشتوانه آن هم خود خداوند است و آن را ضمانت کرده است، بالاتر است یا یکی که معلوم نیست به هدف اجابت برسد يا نه؟!
بی حرمتی و به ناحق خوردن اموال مردم، جامعه را نابود می کند/ تفسیرهای ماه رمضان امام موسی صدر
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿۲۹﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِيرًا ﴿سوره نساء،۳۰﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد اموال همديگر را به ناروا مخوريد مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مكشيد زيرا خدا همواره با شما مهربان است (۲۹) و هر كس از روى تجاوز و ستم چنين كند به زودى وى را در آتشى درآوريم و اين كار بر خدا آسان است(30)
در این آیات قرآن درصدد ایجاد اصلی کلی و فراگیر در اقتصاد است، اصل تجارت مطلق بر مبنای رضایت هر دو طرف، نه فقط رضایت یک طرف. اصلی کلی که تنها مقید به قیدهایی است که در قرآن کریم آمده است، به قیدهایی چون جهل، ظلم، تقلب یا اموری از این قبیل. غیر از این قیود، این اصلی کلی است که اصالت حاکمیت اراده نام دارد. آدمی ازاد است که در پرتو مصالح به هر شکلی که بر می گزیند یا به هر اندازه ای که می خواهد با دیگران به داد و ستد بپردازد. به این شرط که سوءاستفاده یا استثمار و اکراه و فشار از یک طرف بر طرف دیگر نباشد. این اصل در آیه روشن است.
اما دو ملاحظه اجتماعی اساسی در آیه وجود دارد، ملاحظه اول تعبیر زیبای « لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ» است. به رغم آنکه قرآن کریم بر مالکیت شخصی تاکید می کند، در منطق قرآن، مالی که در دست انسان است، امانت است و با اینکه تصرف شخص دیگر در آن مال جایز نیست، این مال برای همه مردم است.
در این سوره قرآن می کوشد تاکید کند که این مال به رغم آن که در تملک یک فرد است، به مثابه مال و سرمایه ثابت برای جامعه هم هست، اگر محترم شمرده شود، مال جامعه محترم است و اگر محترم شمرده نشود و به باطل خورده شود، جامعه آن را از دست داده است. این اسلوب قرآنی در جاهای مختلف قرآن نسبت به اولاد، اموال و منافع اجتماعی آمده است.
وقتی قرآن اموال مردم و توانایی ها و خصوصیت های آنان و نیازهای مردم را برای جماعت قرار می دهد، تفاوتی میان فرد و جماعت نمی گذارد.
«وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ» یعنی خودکشی نکنید. که این معنای ظاهر است. اما وجود این بخش پس از جمله « لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ» پرتو جدیدی بر مفهوم اصل اول می افکند. شاید آنچه از این مقابله روشن است، این است که قرآن کریم می خواهد بگوید: شما ای مومنان! اگر اموال خود را به ناحق خوردید، و معامله خود را با رضایت هر دو طرف انجام ندادید، دچار درگیری داخلی می شوید.
خطرهایی که جوامع را تهدید می کند، در نتیجه بی حرمتی به اموال مردم و به ناحق خوردن اموال و تمایل شدید برای استثمار ضعیف و غضب کردن حق ضعیف به دست قوی، است که همه و همه جامعه را در معرض خطر یا نابودی از درون و جنگ میان افراد آن جامعه قرار می دهد.
این اسلوب قرآنی در آیات صدقات نیز آمده است، و تاکید شده که انفاق انسان را از هلاک نجات می دهد و انفاق نکردن جامعه را در معرض نابودی قرار می دهد. این چیزی است که در جوامعی که عدالت در آنها وجود ندارد، مشاهده می کنیم. این جوامع دچار تجزیه ها و انقلاب ها و جنگ های داخلی می شوند و در نتیجه دچار هلاکت می شوند.
همچنین هنگامی که جامعه به نظام صحیح که نتیجه رضایت طرفین و قائم به عدالت در مبادله اموال میان شهروندان است، بی اعتنایی کند، چنین جامعه ای بی شک دچار جنگ داخلی یا به تعبیر قرآن کریم قتل نفسی می شود که در نتیجه این شرایط و مخالفت ها حاصل می آید. بنابراین طبیعی است که در پایان آیه بگوید: « إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا» اینجا نکته ای وجود دارد که آیه بعدی را روشن می کند: « وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا» یعنی خود را بکشد یا اموال دیگر را به ناحق خورد، آتش در دنیا و آتش در آخرت که نتیجه طبیعی انحرافی است که حاصل اعمال اوست نصیبش می شود.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |