بعد از مرکز چای بازهم ما را بردند به یک مرکز خرید دیگر. ای خداااااااااااا بسه دیگه خرید. ما که از خستگی دیگه نمیتوانستیم نفس بکشیم با دوتا از همسفران دیگه با سختی تاکسی گرفتیم که برگردیم هتل. به راننده گفتیم 100 یوان به نظر که متوجه شد اما وقتی رسیدیم میخواست بیشتر بگیره، ما هم ندادیم و با کلی چک و چونه بیخیال شد. روز چهارم صبح بعد از صبحانه اتاق را تحویل دادیم و چمدانهای بزرگ را در انبار هتل گذاشتیم و با چمدان کوچکتری عازم شانگهای شدیم. به سمت ایستگاه قطار حرکت کردیم، وقتی رسیدیم متوجه شدیم که دو نفر از همسفران پاسپورتشان را در هتل جا گذاشته بودن و وقت هم کم بود، خلاصه با بدبختی پاسپورتشان را از هتل فرستادند و داخل ایستگاه قطار شدیم. ایستگاه بزرگ و قشنگی بود و قطار سریع السیر پکن-شانگهای هم خیلی خوب و تمیز و راحت بود. اگر اشتباه نکنم بعد از حدود 4 ساعت به شانگهای رسیدیم و رفتیم به هتل رادیسون بلو در منطقه هونگ کوان(Radisson Blue Hotel Hong Quan). در شانگهای سه هتل رادیسون بلو وجود دارد و ما در شعبه¬ای بودیم که به ایستگاه غربی راه آهن شانگهای نزدیک بود. واقعاً عالی و قشنگ بود، بالش و پتو و همه چیز از ابریشم خالص بود. در شانگهای تمام هتلهای 5 ستاره موظفند که از ملافهها و پتوهای ابریشمی استفاده کنند¬ (اطلاعات بیشتر را در صفحه نقد و بررسی هتل نوشته¬ام). این مواد باعث میشوند که شما در خواب عرق نکنید. برای ناهار از هتل خارج شدیم و در یک شعبه KFC چیکن برگر خوردیم و دوباره به هتل برگشتیم. برنامه عصر سیرک شانگهای بود که جزو برنامه تور نبود و هزینه اضافه داشت ما هم نرفتیم و تصمیم گرفتیم کمی استراحت کنیم، شب بیرون رفتیم و کمی در اطراف هتل قدم زدیم.
لابی هتل رادیسون بلو در شانگهای
لابی هتل رادیسون بلو در شانگهای
بخشی از رستوران هتل رادیسون بلو در شانگهای
سرویس بهداشتی اتاق ما در رادیسون بلو
روز پنجم صبح روز بعد به مرکز ابریشم رفتیم، روش تولید ابریشم را از پیله تا تهیه پتوها و لباسها به ما نشان دادند و شوی لباس ابریشمی هم برگزار کردند . این نکته خیلی جالب است که پیله ابریشم به اندازه یک لحاف بزرگ که در عکس زیر میبینید قابلیت انبساط و باز شدن دارد. در قسمت بعدی هم باز برنامه خرید بود. همسفران ایرانی هم با شوق و هیجان وصف ناشدنی بالش و پتو و روتختی ابریشمی می خریدند با قیمتهای گزاف!!!
باز کردن پیله ابریشم برای یک لایه از لحاف
روتختیها و کالاهای خواب ابریشمی
برای ناهار به هتل ماریوت رفتیم تا از بوفه ناهار استفاده کنیم، هتل بسیار زیبائی بود و بوفه بسیار متنوعی داشت. حدود 4 یا 5 ردیف کامل انواع غذا و دسر و سالاد و ... بود. نکته جالب این بود که از این حدود 50 نوع غذا هیچکدام برای ما قابل خوردن نبود، اردک آب پز و مرغ شیرین و از این سبزیجات پخته بدبو و ..... ما بندگان خدا هم فقط سیب زمینی سرخ کرده خوردیم با دسر و نوشابه.
لابی هتل ماریوت
پس از ناهار رفتیم برج مخابراتی شانگهای (Oriental Pearl Tower) را ببینیم که یکی از بلندترین برجهای جهان هست. با آسانسور رفتیم بالا. در قسمت بالای برج تراسی قرار داشت که بخشی از آن شیشه ای بود و زیر پایمان پیدا بود و خیلی هیجان انگیز بود، سپس در زیرزمین برج از موزه تاریخ شانگهای بازدید کردیم. در این بخش به کمک ماکتها و مجسمههای مومی روند پیشرفت شانگهای از قدیم تا جدید را به نمایش درآورده بودند.
برج مخابراتی شانگهای (برج مروارید شرقی)
نمائی از بالکن شیشهای بالای برج
ارتفاع زیر پای من
پل عابر پیاده در خیابان اطراف برج
مجسمههای مومی در حال کسب و کار در بازار شانگهای قدیم
مجسمههای مومی در حال کسب و کار در بازار شانگهای قدیم
میهمانی و اجرای نمایش در کافه قدیمی
بعد از ظهر رفتیم یوگاردن (Yu Garden یا Yuyuan Garden) رو ببینیم ، بازهم یه دور مختصر و خیلی کوتاه (در حد 5 دقیقه) در آن باغ زیبا و 5 هکتاری زدیم. باغ یو در سال 1577 توسط یکی از اعضا سلسله مینگ برای استراحت و دوران پیری پدر و مادرش ساخته شد و در طول بیش از 400 سال حضورش تغییرات بسیاری را شاهد بود. و حالا دوباره وقت خرید هست. البته بازار یو کلاً خوب بود. کلی مجسمه اژدها سوغاتی خریدیم با زیر لیوانیهای چوبی، چندتا هم بودای کوچولو خریدیم. از بس چانه زدیم حسابی خسته و کلافه شدیم. تور لیدر گفته بود در چین هر قیمتی به شما گفتند شما باید به یک دهم آن قیمت خرید کنید و گرنه گران خریدهاید.
باغ یو
پس از بازدید باغ یو به خیابان نانجینگ (Nanging Road) رفتیم بازم برای خرید!!!!!!!!!!!. من و همسرم از تور جدا شدیم و به سمت ساحل رودخانه هونگپو (Huangpu River) رفتیم تا منطقه بندری The Bund رو ببینیم که از دیدنیهای شانگهای در شب هست، حدود 20 دقیقه پیاده رفتیم تا به انتهای شرقی خیابان نانجینگ (East Nanjing Road) رسیدیم منظره بسیار زیبائی بود . اسکای لاینهای بلند و نورانی در ساحل رودخانه پر آب همراه با کشتیهای تفریحی که در مسیر رودخانه تردد میکردند. پس از آن هم سری به فروشگاه اَپل (Apple Store) زدیم و بعد هم رفتیم KFC بازم چیکن برگر خوردیم. جلوی KFC یه خانوم و آقای چینی داشتن میرقصیدن که خیلی رمانتیک بود. بعد هم برگشتیم هتل و خوابیدیم
خیابان نانجینگ شرقی
Apple Store
خیابان نانجینگ شرقی
انتهای شرقی خیابان نانجینگ شرقی (The Bund)
روز ششم روز ششم در شانگهای وقت آزاد بود اما خود تور برنامهای گذاشته بود برای دیدن شهر هانگژو (Hangzhou) در نزدیکی شانگهای که هزینهاش برای هر نفر 100 دلار بود. من چون قبلا بررسی کرده بودم خیلی دلم میخواست این شهر را ببینم و با بخش کوچکی از گروه صبح با اتوبوس به سمت هانگژو حرکت کردیم. در امتداد مسیر جادهای، پل بسیار طولانی برای قطار سریع السیر ساخته شده بود که واقعا یه شاهکار مهندسی بود. البته کل شهر شانگهای شاهکار مهندسی بود از ساختمانها و آسمانخراشهای بلندش گرفته تا پلها و اتوبانهای چند طبقهاش واقعا دیدنی بود.
پل طویل راه آهن شانگهای- هانگژو موازی جاده
بعد از 3 ساعت به هانگژو رسیدیم و از خیابان عشاق به سمت دریاچه رفتیم. اینجا تور لیدر چینی ما خانم مهربانی بود که اسمش رو به خاطر ندارم. هانگژو شهر ثروتمندان است و مارکوپولو در 800 سال پیش این شهر را ثروتمندترین شهر جهان معرفی کرده است. این شهر همچنین شهر عشاق است. در خیابانی به همین نام در کنار دریاچه، آقایانی که قصد ازدواج دارند دست به سینه راه میروند و خانمهائی هم که چتر روی سرشان گرفتهاند تمایل خود به ازدواج را نشان میدهند. در چین بر خلاف ایران، تعداد آقایان بسیار بیشتر از خانمها است و آقایان کلا با مشکل همسریابی مواجه هستند. یکی از دلایل آن حق تک فرزندیست که چینیها هم مانند سایر شرقی ها فرزند پسر را ترجیح میدهند و سعی میکنند به روشهای مختلف تنها فرزندشان پسر باشد اما به عاقبت کار که فکر نمیکنند که دریاچه غربی (West Lake) دریاچه زیبائی است که در مرکز هانگژو واقع شده و در میان آن سه مجسمه سنگی قرار گرفته است که هر کدام 3 حفره دارند. وقتی ماه کامل میشود نور مهتاب به این مجسمهها تابیده و انعکاس آن به صورت 5 دسته نور از هرکدام خارج میشود که مجموعا 15 تا شعاع نور میشود این نورها به همراه انعکاس خود ماه در آب و تصویر خود شخص عاشق ناظر بر صحنه، عدد 17 را به وجود میآورد که در چین عدد عشق است.
سه ستون سنگی در آب
تصویر سه ستون سنگی پشت اسکناس 1 یوانی
پلی بر روی دریاچه هست که داستان جالبی دارد. گفته شده شاهزاده خانمی که عاشق یکی از زیر دستان پدرش بوده روی این پل به اصرار پدرش از معشوقش جدا شده و این پل در تاریخ و فرهنگ هانگژو پل عشاق نام گرفته است. پس از قایق سواری نیم ساعته بر روی دریاچه برای ناهار به KFC رفتیم .
پل عشاق
بعد از ناهار بازهم برنامه خرید اعلام شد و ما که حسابی از این همه برنامه خرید شاکی شده بودیم از گروه جداشدیم و با کرایه کردن یک تاکسی به سمت معبد "لینگ این" (Lingyin Temple) رفتیم. یکی از جاذبههای این معبد کنده کاریهائی در غارهای کوچک در دیواره آهکی محوطه معبد است. یکی از این نقوش تصویر بودای کُپل و خندان و بزرگی است که من واقعا دوستش دارم. برای خرید بلیط، من عکس این بودا را در نقشهای که به همراه داشتم به متصدی نشان دادم که به ما بلیط بدهد و متصدی خندید و بلیطی داد که روی آن دقیقا تصویر همان بودا بود. وارد معبد شدیم که فضای بسیار زیبائی داشت علاوه بر حجاریهای غار مانند دوتا معبد بزرگ دیگر هم بود که وقت نکردیم آنها را ببینیم و مجبور شدیم معبد را ترک کنیم و به گروه بپیوندیم. ولی بازم خدا رو شکر که اومدیم معبد و مجبور نشدیم تو مراکز خرید بچرخیم.
حجاریهای انجام شده بر دیواره آهکی معبد در کنار رودخانه
بودای کُپل و دوست داشتنی من
بودا در شکلی دیگر
بودا در شکلی دیگر
محوطه معبد Lingyin
در خارج از معبد به سختی و با تلفن و کمک تور لیدر تاکسی گرفتیم به سمت یک دهکده توریستی که مقصد بعدی تور بود. مسیر منتهی به دهکده خیلی قشنگ بود و از وسط زمینهای پلکانی چای رد میشد و هوا هم عالی بود. به دهکده رسیدیم و منتظر شدیم تا گروه برسد. در این مدتی که به انتظار در نزدیکی درب ورودی دهکده توریستی ایستاده بودیم یه گروه از پیرمردها و پیرزنهای چینی کنار ما ایستاده بودن و مرتب ما رو نگاه میکردن. پیرمردی هی میآمد جلو با من چینی حرف میزد و بعد میرفت با دوستاش میگفتن و میخندیدن، خلاصه ما هم کلی خندیدیم. وقتی گروه رسید وارد دهکده شدیم و رفتیم تا دوتا بودای بزرگ رو ببینیم، بالای پلکانی که پر از بودا بود دو تا مجسمه بودای بزرگ قرار داشت یکی ایستاده و یکی خوابیده. در دکه های مختلفی به شکل چین قدیم انواع خوراکی ها را میفروختند (واقعا بعضی از آنها بسیار بسیار بد بو بودند) و در هر قسمت از این دهکده رسومی از چین قدیم به نمایش درآمده بود. در انتهای بازدید به آمفی تئاتر روباز دهکده رفتیم برای دیدن نمایشی از تاریخچه هانگژو. همان داستان شاهزاده خانم عاشق اهل هانگژو به نمایش درآمد و واقعا عالی و بی نقص اجرا شد. در قسمتهائی از تئاتر از زمین و هوا آب وارد صحنه میشد و تماشاچیان ردیف های جلو کاملا خیس شده بودند. بعد از نمایش هم به سمت شانگهای بازگشتیم.
بروشور دهکده توریستی Songcheng Park
ورودی دهکده توریستی
دکه های اغذیه فروشی به سبک قدیم در دهکده توریستی هانگژو
بودای نشسته
بودای خوابیده
روز هفتم صبح در شانگهای وقت آزاد داشتیم اما به این علت که وقت محدود بود نمیتوانستیم برویم و مکانهای دیدنی شهر را ببینیم و فقط به قدم زدن در اطراف هتل پرداختیم. ظهر مجددا سوار قطار شدیم و به پکن بازگشتیم و به هتل پرزیدنشال رفتیم. اتاقی که این بار به ما داده شد در طبقه چهارم و خیلی بدتر از اتاق اول بود. اتاق به کلاب هتل مشرف بود که تا نیمه شب با صدای بسیار بلند چینی میخواندند. حوله ها پاره و کثیف بود و وان حموم شکسته بود. واقعا نه خود هتل نه برخورد پرسنلش هیچ شباهتی به یک هتل 5 ستاره نداشت و کلا ناراضی بودیم. روز هشتم صبح عازم فرودگاه شدیم کمی از فری شاپ شکلات خریدیم و به تهران بازگشتیم. نکات مهم: 1- به طور کلی سفری بدی نبود اما برای دیدن سه جاذبه اصلی شهر پکن (شهر ممنوعه، کاخ تابستانی و دیوار چین) ما تنها 3 ساعت وقت داشتیم که واقعا ناامید کننده بود. توصیه میکنم در صورت امکان قبل از انتخاب تور و آژانس از نحوه چیدمان تورها اطلاع کسب کنید. اگر امکان سفر بدون تور را دارید و یا حتی گشتهای شهری را میتوانید به طور مجزا از تور برنامهریزی کنید خودتان به مکانهای دیدنی بروید تا بتوانید وقت بیشتری برای دیدن مکانهای تاریخی و باستانی اختصاص دهید البته اگر مثل باقی همسفران ما مشتاق خرید هستید که برنامههای تور کاملا ایدهآل خواهد بود. 2- چینیها به هیچ عنوان انگلیسی بلد نیستند به جز در اماکن توریستی و یا مغازه های بزرگ مثل اَپ استور. سعی کنید چند جمله یا کلمه را به زبان چینی پیرینت بگیرید و همراه داشته باشید. 3- حتما کارت هتل خود که دارای آدرس به زبان چینی هست را همراه داشته باشید. 4- در خرید حتما چانه بزنید. خیلی زیاد. هنگام تاکسی گرفتن هم قبل از سوار شدن با راننده در خصوص نرخ کرایه به توافق برسید 5- مترو پکن کاملا جامع و کامل است و با در دست داشتن یک نقشه مترو میتوانید تمام مکانهای دیدنی شهر را ببینید. 6- از مکانهای مهمی که ما فرصت نکردیم ببینیم معبد بهشت (Heaven Temple) است که واقعا دیدنی است. قبل از بازدید حتما در مورد معماریش مطالعه کنید که هر چه در آن است معنی خاصی دارد و سمبل عقیدهایست. 7- بازدید از شهر ممنوعه حدود 3-5 ساعت زمان لازم دارد. 8- بازدید از دیوار چین حداقل 3 ساعت زمان نیاز دارد و حتما کفش مناسب و آب به همراه داشته باشید. روی دیوار به هیچ وجه خوراکی یا سرویس بهداشتی پیدا نمیکنید. بهترین ورودی دیوار که نمای خوبی از دیوار داشته باشد ورودی Badaling میباشد. 9- اگر مثل ما بد غذا هستید و از غذاهای جنوب شرق آسیا خوشتان نمیاید با خودتان کنسرو ببرید. در تور ما خیلی ها با خودشان غذا آورده بودند.
10- در شانگهای بازدید معبد Jade Buddha Temple را از دست ندهید. این معبد در 1882 جهت حفاظت از دو مجسمه بودای ژادئیتی که توسط یک راهب بودائی از برمه به شانگهای آورده شده بود ساخته شده است. با مترو خط 7 به ایستگاه Changshou Road رفته و از خروجی شماره 5 خارج شوید و به سمت شرق به خیابان Xinhui بروید سپس به راست پیچیده مسیر را ادامه دهید تا به خیابان Jiangning برسید و در آنسوی خیابان معبد مشخص است.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |