منابع نظامی آمریکایی روز چهارشنبه (4 شهریور) اعلام کردند که چهار قایق تندروی سپاه پاسداران روز سه شنبه (2 شهریور) تا 300 متری ناوشکن یواساس نیتز آمریکا جلو آمده اند.
در این رابطه یک مقام آمریکایی گفت: این ناوشکن با پرتاب منور و بوق زدن سعی کرده است که قایقهای ایرانی را دور کند، اما آن ها با بی توجهی به اخطارها، همچنان با سرعت به سوی ناوشکن امریکایی حرکت کرده اند که در نتیجه ناوشکن نیتز ناچار شده است در برابر قایق های تندرو ایران مسیرش را تغییر دهد.
اخباری از این دست، این روزها رسانه های آمریکایی را به خود مشغول کرده است و سعی دارند نوعی جنگ روانی علیه انجام مأموریت های سپاه پاسداران در حفاظت از مرزهای دریایی کشور، به راه اندازند.
پس از اعلام این خبر سردار حسین دهقان، وزیر کشورمان گفت: «تامین امنیت کشور در دریا و در خلیج فارس به عهده واحدهای دریایی ماست و به طور طبیعی برای نظارت بر تردد و شناورهای بیگانه این قایقها دائم در حال پایش تحولات هستند و به طور طبیعی این در آبهای سرزمینی خود ما صورت میگیرد، اگر هر شناور بیگانهای وارد آبهای ما شود به آنها اخطار و اگر تجاوز باشد، مقابله میکنیم»
یک روز پس از این واقعه آمریکا اعلام کرد که حادثه مشابهی نیز روز پنجشنبه (5 شهریور) رخ داده است که در آن در اثر نزدیک شدن یکی از قایق های گشت دریایی ایران به 200 متری یکی از ناوچه های امریکایی، ناوچه امریکایی به سوی قایقهای تندروی ایران تیر هشدار شلیک کرده است.
این رخدادهای در حالی است که در 23 دی ماه سال 94 مقارن با روز اجرایی شدن برجام، واحدهای گشت دریایی جمهوری اسلامی ایران دو شناور امریکایی را که وارد آب های سرزمینی جزیره فارسی شده بودند، دستگیر کردند. همچنین در سوم فروردین ماه 86، پانزده نظامی انگلیسی پس از ورود غیر قانونی به آب های سرزمینی ایران در اروند رود، توسط نیروی دریایی سپاه بازداشت شدند و در نیمه همان ماه، و بنا بر تصمیم انسان دوستانه و رأفت اسلامی مسئولان جمهوری اسلامی و عذرخواهی رسمی دولت انگلیس آزاد شده و شانزدهم فرودین به کشورشان بازگشتند.
هوشیاری و واکنش سریع نیروهای سپاه پاسداران در حفاظت از حریم مرزهای دریایی، گویای این است که نیروی دریایی سپاه توانسته است حاکمیت عملی قانون مصوب مجلس شورای اسلامی (مصوب 31 فروردین 1372) را در ارتباط با آب های سرزمینی ایران در خلیج فارس به طور کامل اعمال کند.
باید توجه داشت که بیشترین عمق آب در خلیج فارس به سمت سواحل ایران است و در حدود 80 متر می باشد. این در حالی است که در سواحل جنوبی خلیج فارس، عمق آب به کمتر از 20 متر می رسد و یک کشتی در حدود 35 متر به آبخور نیاز دارد تا بتواند به طور ایمن حرکت کند و بنابراین مسیر ترانزیت بین المللی(IMO-tss) در آب های سرزمینی ایران قرار دارد.
هر چند بیشتر کشورها حق عبور بی ضرر را طبق تعریف کنوانسیون 1985 دریا ها در زمان صلح پذیرفته اند، اما با این حال دریای سرزمینی تحت حاکمیت کشور ساحلی است و می تواند با وضع قوانین داخلی، ضوابط خاص حاکمیت خودش را بر آن اعمال کند. بر این اساس در بند 9 "قانون مناطق دریایی ایران در منطقه خلیج فارس و دریای عمان" برای عبور بی ضرر استثنائاتی در نظر گرفته است: «مستثنیات عبور بیضرر: عبور شناورهای جنگی، زیردریایی ها، شناورهای با سوخت هستهای و هر نوع وسیله غوطهور دیگر و همچنین شناورها و زیردریایی های حامل مواد اتمی و یا خطرناک و یا زیانآور برای حفظ محیط زیست و شناورهای تحقیقاتی خارجی از دریای سرزمینی منوط به موافقت قبلی مقامات صالحه جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. زیردریایی ها باید در سطح آب و با پرچم برافراشته عبور نمایند.»
بر این اساس گرچه طبق کنوانسیون 1982 دریاها، رژیم حقوقی عبور بی ضرر از دریای سرزمینی شامل عبور کشتی های جنگی و دولتی نیز می شود، اما جمهوری اسلامی ایران طبق این قانون شرط عبور از آب های سرزمینی را منوط به موافقت قبلی خود کرده است.
از این رو ورود بدون اجازه و یا حتی اتفاقی کشتی های نظامی به آب های سرزمینی ایران، در حکم تجاوز به مرزهای ایران است و در این ارتباط واحد های گشتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با پایش دقیق و عکس العمل سریع به این گونه تجاوزها، مثل ورود غیر قانونی تفنگداران انگلیسی در سال 86 و یا ملوانان امریکایی در سال 94، پاسخ متناسبی به این تجاوزات داده اند.
بنابراین خودداری از ورود شناورهای امریکایی به مسیر بین المللی کشتیرانی در جاهایی که این مسیر از داخل آبهای سرزمینی ایران عبور می کند خود به خود حاوی این پیام مهم است که تصمیم گیرنده نهایی در آب های خلیج فارس در ارتباط با امنیت ترانزیت کالا و انرژی، کشور ایران است و نه ایالات متحده از این رو کلیدی ترین نکته در ارتباط با امنیت خلیج فارس همکاری با ایران است.
از طرف دیگر یکی دیگر از عوامل افزایش تنش ها در تنگه هرمز می تواند در جهت بالا بردن هزینه حضور امریکایی ها به عنوان یک کشور متخاصم، در منطقه خلیج فارس باشد. اگر ایران به درستی موفق شود این پیام تهدید را به ایالات متحده منتقل کند، می تواند از آن به عنوان یک گروگان امنیتی در جهت تعدیل مواضع امریکایی ها در خلیج عدن و دریای سرخ، علیه عبور شناورهای ایران استفاده کند.
این نکته زمانی جدی می شود که ایران با گسترش سواحل مصنوعی خود در ضلع جنوبی جزیره ابوموسی مسیر حرکت ناوهای امریکایی به سمت قطر، بحرین و کویت را می تواند مسدود کند. و این حاوی یک تهدید و هشدار جدی برای امریکایی هاست.
آنچه در خلیج فارس دست بالا را به سپاه می دهد مناسب بودن شرایط آن برای انتقال یک پیام تهدید معتبر به امریکایی ها است. از این رو خود این موضوع که باعث جدی گرفتن هشدارهای امنیتی از طرف مخاطب می شود و تا حد زیادی زمینه درگیری ها را با کم کردن اشتباه محاسباتی طرف مقابل پایین می آورد. به نظر می رسد خلیج فارس و تنگه هرمز تنها جایی است که می توان با امریکایی ها رُک و بی پرده صحبت کرد.
پایگاه بصیرت