وبلاگ > موسوی، سیدعبدالجواد - آقای رحیم پور ازغدی در خطبه های پیش از نماز جمعه هشدارهای جالب توجهی نسبت به نفوذ آمریکا در کشور داده اند. حرف هایی از این دست را جاهای دیگری هم شنیده ایم اما این حرف ها آن هم در پیش از خطبه های نماز جمعه معنای دیگری می دهد. این که آمریکا قصد نفوذ در سطوح بالای نظام را دارد نه حرف تازه ای است و نه عجیب. سال هاست که داریم این حرف هارا می شنویم. طبیعی هم هست.
آمریکا ابرقدرت است و اقتضای ابرقدرت بودن سلطه تام و تمام بر همه دنیاست. آمریکا نه در این جا که در همه جای دنیا برای حفظ و عمق بخشیدن به آن چه منافع ملی اش می نامد به دنبال نفوذ است. و نه تنها آمریکا که جمهوری اسلامی نیز طبق همین قاعده رفتار می کند. البته ما معتقدیم آن چه ما به دنبال آن هستیم با آن چه آمریکا در پی آن است تفاوت ماهوی دارد با این حال در اصل نفوذ هردوی ما مشترکیم. هردوی ما نیز حواسمان جمع است تا طرف مقابل نتواند به اهداف خودش دست پیدا کند. منتهی آن چه آقای رحیم پور ازغدی مدعی آن است چیز دیگری است. ایشان معتقد است:«آمریکا برای 5 تا 10 هزار نفر در کشور پرونده دارد و خصوصیات شخصی و اخلاقی و خانوادگی و نقاط ضعف و قدرت آنها را بررسی کرده و بر روانشناسی این افراد کار کرده است.» این جا دیگر بحث تحلیل و توصیف نیست. آقای رحیم پور در مقام یک مقام آگاه دارد آمار ارائه می دهد منتهی آمارش خیلی کارشناسی و دقیق نیست و به همین علت می گوید: برای ۵ تا ۱۰ هزار نفر پرونده تشکیل داده اند. توجه کنید که ایشان دارد از یک پرونده خیلی مهم امنیتی سخن می گوید و نه از نخود و لوبیا. به همین دلیل اختلاف پنج هزار تایی آن هم بین رقم ده هزار خیلی مهم است. به ویژه این که ایشان از سر حدس و گمان سخن نمی گوید و با قاطعیت دارد خبر مهمی را به گوش من و شما می رساند:« ما هم اکنون یقین داریم که برخی از افراد در حال حاضر با سرویسهای آمریکا و انگلیسی و صهیونیستها همکاری میکنند.»
البته آقای رحیم پور نمی گوید منظورش از«ما» در این جا دقیقا چیست اما از فحوای کلامشان می توان حدس زد که این «ما» آدم مهمی است و نمی تواند صرفا یک پژوهشگر و یا استاد دانشگاه باشد. مایی که از محرمانه ترین اتفاقات امنیتی مطلع است و با اشاره به آغازین روزهای انقلاب، قاطعانه می گوید:«آمریکا در میان مراجع قم، دانشگاهیان، تکنوکراتها، اهالی رسانه، تودهایها و کمونیستها، چریکها و جداییطلبان نفوذ کرده بود. آنها از هیچکسی صرف نظر نکردند و به سراغ آخوند، وزیر،وکیل و ضد آخوند و روشن فکر، لیبرال ها و دولتی ها رفتند.آنها حتی تا شورای انقلاب نفوذ کرده بودند و از محرمانه ترین اخبار آنها اطلاع داشتند؛ فکر میکنید الان آدم ندارند؟ همین الان در همه نهادهای جمهوری اسلامی آدم دارند و از هر کسی به نحوی استفاده میکنند» حتما آقای رحیم پور چیزی می داند که این قدر قاطعانه می گوید آمریکایی ها در همه نهادهای جمهوری اسلامی آدم دارند. تعدادشان را هم تا حدودی می داند- پنج هزارتا این ور و آن ور که چیزی نیست- منتهی من نمی دانم چرا آقای رحیم پور به جای این که این اطلاعات مهم و گرانقیمت را در اختیار مسئولان امنیتی قرار دهد آن ها را در نماز جمعه علنی می کند؟ خب، الان اگر آمریکایی ها بفهمند که نقشه شان لو رفته و بخواهند نفوذشان را از طریق دیگری پیگیری کنند چه خاکی باید به سرمان بریزیم؟ الان ما با مسئولان جمهوری اسلامی تکلیفمان چیست؟ آقای رحیم پور می گوید آمریکایی ها در همه نهادهای نظام آدم دارند. با توجه به اطلاعات ایشان چند هزار نفر از مسئولان قطعا در خدمت استکبار جهانی هستند و مشغول خیانت به کشور.
تکلیف ما با آن ها چیست؟ اگر قرار باشد به حرف ایشان اعتماد کنیم از فردا هر مسئولی که دهان باز کند باید احتمال خائن بودنش را بدهیم. راستی اگر قرار باشد این احتمال خوفناک آقای ازغدی را جدی بگیریم تکلیف ما با خود جناب ازغدی چه می شود؟ از کجا معلوم؟ روی پیشانی آدم هایی که به خدمت سازمان سیا درآمده اند نمی نویسند: جاسوس. می نویسند؟ چنین حرف هایی آن هم در موقعیتی که همگان به حساس بودنش اذعان دارند و از شش جهت آمریکا و داعش و ترکیه و عربستان و منافقین و دیگر شیاطین جن و انس نقشه نابودی مارا در سر می پرورانند چه معنایی می دهد؟ بعضی ها می گویند این حرف ها مقدمه ای است برای رد صلاحیت های گسترده در انتخابات آتی. حقیقتش را بخواهید من از سیاست آن قدر ها هم سر در نمی آورم ولی این را خوب می فهمم که هیچ قصد و غرض سیاسی ای این قدر نمی ارزد که بذر بدبینی و نفرت را بین مردم و مسئولان بپراکنیم و بعضی از نهادهارا به جان روزنامه نگار و روشن فکر و فعال سیاسی بیندازیم و بعد هم با این تحلیل های آبکی سیاسی پشت رهبرانقلاب سنگر بگیریم و عرض خود و رونق مسلمانی ببریم و خلقی را به زحمت بیندازیم.. ..