به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاري دانشجو، به نقل از اشراف، اندیشکده روسی انگلیس در جدیدترین تحلیل خود به قلم ایگور سوتیاگین، همکار ارشد تحقیقاتی بخش مطالعات روسیه در این اندیشکده به حملات هوایی اخیر روسیه بر فراز سوریه و نشانههای حاکی از نقشه جنگ کرملین با همکاری حکومت بشار اسد و ایران میپردازد و اشاره میکند که این سه در قالب ائتلاف تلاش دارند کنترل بخشهای شمالی و شمال شرقی سوریه را به دست حکومت بشار اسد برگردانند و گروههای مخالف را از بین ببرند. نویسنده معتقد است غرب باید با اتکا به اقتدار نظامی خود جلوی سیاستهای روسیه برای نفوذ در مناطق پرتنش جهان را بگیرد.
مرکز رصد راهبردی اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه کامل آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان، کارشناسان، پژوهشگران، دانشجویان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند و دروغ پراکنیها، اطلاعات نادرست، اتهامات و القائات این گزارش مورد تأیید اشراف نمیباشد.
• بمباران گروههای مخالف بشار اسد توسط نیروهای روسیه •
سرانجام با آغاز سومین روز از حملات هوایی روسیه در سوریه، بخشهایی از نقشه احتمالی جنگی را مشخص میکند که ممکن است کرملین برای سوریه در نظر داشته باشد. در حال حاضر به نظر میرسد که بعضی از قسمتهای این پازل با هم جفتوجور شدهاند:
– ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه اعلام کرد این کشور اهداف محدودی در سوریه دارد و لذا عملیات نظامی آن در سوریه به طول نخواهد انجامید و بهمحض حصول اهداف موردنظر (یا بخش عمدهای از آنها) نیروهای خود را عقب خواهد کشید.
– تاکنون ۸۰ درصد از اهداف روسیه به داعش ارتباطی نداشته، و روسیه دیگر گروههای مخالف را که علیه حکومت بشار اسد میجنگند هدف قرار داده است.
– ولادیمیر پوتین بهصورت علنی اعلام کرد که روسیه به ائتلاف آمریکا در سوریه ملحق نخواهد شد.
– سرگی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه تعهد داده تا، نه فقط با داعش، بلکه با تمام گروههای تروریستی در سوریه مبارزه کند. بر طبق سیاستهای دمشق، همه گروههایی که علیه حکومت بشار اسد میجنگند (از قبیل ارتش آزاد سوریه، جبهه النصره و داعش) تروریست هستند.
– ورود دستههای سربازان ایرانی به سوریه آغاز شده است.
• کنترل کل کشور سوریه از لحاظ سیاسی امری غیرممکن است •
با کنار هم گذاشتن این موارد، میتوان تصویر روشن و کاملی به دست آورد. دلایل محکمی برای این استدلال وجود دارد که “نقشه جنگ سوریه” فرضی توافقشده طی گفتگوها میان فرماندهان روسی و ایرانی در مسکو در ماه اوت، و گفتگوهای بعدی با حکومت سوریه، حمله سهجانبهای متشکل از نیروهای زمینی مشترک ایران و سوریه، و حمایت هوایی روسیه را در بر میگیرد. هدف راهبردی این طرح ایجاد منطقه امن علوی در ناحیه غربی و پرجمعیت سوریه که بخش عمده صنعت و کشاورزی سوریه در آن متمرکز شده و رها کردن ناحیه شرقی به داعش است. از آنجایی که علویها تقریباً ۱۲ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدهند و بقیه کشور هم در بهترین حالت منتقد حکومت بشار اسد هستند، کنترل تمام کشور از نظر سیاسی غیرممکن است و شاید حتی دیگر برای دمشق ضروری هم نباشد.
• روسیه از نیروهای داعش برای مشروعیتبخشی به حملات خود استفاده میکند •
اهداف فوری عملیاتی این حمله عبارت است از شکست و پراکنده شدن گروههای مسلح مخالف در بخشهای شمالی و شمال شرقی سوریه، همچنین براندازی مناطق مخالفین در بخش مرکزی منطقه تحت کنترل دولت بین حمص و حما؛ از هر پنج حمله هوایی روسیه، چهار حمله دقیقاً بر روی این دو منطقه متمرکز شده است. برقراری مجدد کنترل دمشق بر قلمروی تحت کنترل کردها بخشی از این نقشه جنگ نیست زیرا روسیه هیچ فعالیتی در آن منطقه ندارد. تأمین امنیت مرز شرقی قلمروی تحت کنترل دولت نیز مأموریت دیگری است: حدود ۲۰ درصد از حملات هوایی که روی اهداف ناحیه اطراف پالمیرا (تنها منطقهای که نیروهای داعش برخورد مستقیم با سربازان حکومت بشار اسد دارند) متمرکز شدهاند، به این مهم اشاره دارد. با در نظر گرفتن منطقه برخورد داعش و نیروهای حکومتی میتوان چنین نتیجهگیری کرد که نبرد با گروه جهادی در درجه دوم اهمیت برای ائتلاف سوریه – روسیه – ایران قرار دارد. دیگر گروههای مخالف مسلح ملیگرا و اسلامگرا ظاهراً اهداف اصلی حملات روسیه هستند؛ نیروهای داعش حکم اهداف ثانویه و مشروعیتبخشی به اقدامات روسیه را دارند.
• روسیه بدون مخالفت غرب در حال پیگیری اهداف بینالمللی خود است •
مسکو و تهران، پس از به دست گرفتن دوباره کنترل بخش شمالی/شمال شرقی سوریه که اکنون در دست گروه مخالف مسلح است، مسئولیت این بخش را به دمشق واگذار خواهند کرد. مسکو اکثریت نیروهای خود را از منطقه خارج خواهد کرد (و به احتمال زیاد امنیت پایگاه هوایی لاذقیه را که میزبان جنگندههای روسی است تأمین خواهد کرد تا در آینده مورد استفاده قرار گیرد). پیامد آنی چنین نقشهای برای غرب و کشورهای عربی بدین قرار است: در حالی که غرب در قبال سرنوشت مخالفان میانهروی حکومت بشار اسد مسئولیت اخلاقی دارد، نظارهگر بمباران آنها توسط جنگندههای روسیه خواهد بود. محاسبه کاملاً درست کرملین این بوده است که غرب تمایلی ندارد که از تنها ابزار (قدرت نظامی) قادر به متوقف کردن آنی عملیات روسیه در حمله به گروههای تحت حمایت غرب استفاده کند. بدین ترتیب روسیه خواهد توانست بی هیچ مخالفتی به اهدافش دست یابد. از این نظر میتوان گفت که کمپین سوریه گام بعدی روش کار روسیه پس از اوکراین شرقی است و سمتوسوی سیاست روسیه را به سمت مناطق پرتنش در سراسر جهان نشان میدهد.
• غرب باید از خواب غفلت بیدار شود و با روسیه مقابله کند •
گروه مخالفان تحت حمایت غرب بیشازپیش احساس میکنند که حامیانشان به آنها پشت کردهاند؛ از دید آنها، غرب بطور مخفیانه با روسیه توافق کرده و از میدان کنار کشیده است تا نیروهای روسیه و سوریه آنها را نابود کنند. این به معنای تضعیف اعتبار غرب و نفوذ قدرت نرم هم در سوریه و هم در نقاط دیگر است؛ نتایجی که روسیه هم از آنها استقبال میکند. از نقطهنظر پوتین، این طرح جنگ کاملاً منطقی است و از آنجا که غرب همچنان تمایلی به استفاده از ابزار قاطعانه نظامی ندارد، برای اختلافات آینده نیز پرثمر و نویدبخش است. شاید وقت آن رسیده باشد که غرب بیدار شود و به این نتیجه برسد که نیاز مبرم کنونی، انجام اقداماتی برای محدود کردن فعالیتهای پرمدعا و جسورانه روسیه است.