حضرت رضا (ع) با آن حد از مهربانی و عاطفه بالا (که آن برخورد احساسی را در هنگام وداع با خانواده در مدینه داشتند، شرط سخن گفتن با برادرشان را عدم معصیت خداوند و دینداری معرفی می کنند.
به گزارش پارس به نقل از عقیقیکی از القاب ثامن الحجج (ع) امام رئوف (ع) است که در رافت و مهربانی ایشان ریشه دارد؛ از این رو و به مناسبت فرا رسیدن دهه کرامت و نزدیکی به سالروز ولادت این امام همام (ع)، در گفتگویی با حاج یدالله بهتاش، پیرغلام حسینی، ذاکر و مداح اهل بیت (ع) و محقق، پژوهشگر و مولف سیره معصومین (ع) و نگارنده آثاری همچون «شهر ولایت؛ زندگینامه علی بن موسی الرضا (ع)»، «صحیفه رستگاری»، «نماز شب»، «روایت کربلا» و «حدیث اهل بیت (ع)» درباره چرایی شهرت امام رضا (ع) به این لقب به گفتگو پرداخته ایم که مشروح آن را می خوانید:
چرا در میان ائمه معصوم علیهم السلام، امام رضا (ع) به رافت و مهربانی شهره هستند و ایشان را امام رئوف (ع) می خوانند؟
باید توجه داشت صفات حسنه اخلاقی در همه معصومان و اهل بیت (ع) وجود دارد و همه آنها رئوف هستند، اما برخی خصوصیات در بعضی از ائمه (ع) بیشتر نمود و تجلی یافته است، به عنوان مثال امام نهم (ع) به جواد شهرت دارند و یا با اینکه همه اهل بیت (ع) سجده های طولانی داشته اند اما امام چهارم (ع) به سجاد معروف شده اند.
از این رو، امام رضا (ع) نیز به دلیل رافت و مهربانی بالا در منش و رفتار نسبت به اطرافیان اعم از خانواده، زیردستان و به طور اعم هر کسی که با ایشان در ارتباط بود، به امام رئوف (ع) شهره شده اند؛ به عنوان مثال هیچ کسی به در خانه ایشان نمی آمد مگر آنکه گرفتاری وی توسط حضرت رضا (ع) برطرف می شد.
در بحارالانوار، جلد 46، صفحه 101 نقل شده: مردی نزد امام رضا (ع) آمد و عرض کرد: به اندازه فتوت خود به من عنایتی دارید! حضرت (ع) فرمودند: «این مقدار در توانم نیست» آن مرد گفت: پس به اندازه مروت من کمک کنید. که امام رضا (ع) فرمودند: «به این مقدار می توانم.» سپس به غلامشان فرمودند: «200 دینار به وی عنایت کن»
یا وقتی در خراسان بودند در نامه ای به فرزندشان امام نهم (ع) فرمودند: «ای ابوجعفر! شنیده ام که سوار مرکبت می شوی، غلامان تو را از در کوچک بیرون می برند و این از بُخل ایشان است که نمی خواهند خیر تو به کسی برسد و تو به کسی چیزی بدهی. به حقی که من بر گردن تو دارم، از تو می خواهم که رفت و آمدت، فقط از در بزرگ باشد و هنگامی که بیرون می روی زر و سیم با خود داشته باشی و هر کس چیزی از تو خواست، باید به او بدهی... من می خواهم بدین وسیله خدا تو را بزرگ کند و توفیق دهد. انفاق کن و نترس از اینکه روزی ات کم شود.»
که این مسئله در ترجمه عیون اخبارالرضا (ع) آمده است و از این دست مطالب بسیار است که همگی نشان از رافت و مهربانی و عطوفت بالای امام رضا (ع) دارد.
با توجه به اینکه رافت و مهربانی امام رضا (ع) گستره همگانی دارد آیا در زمان ولایت عهدی نسبت به دشمنان نیز عطوفت داشته اند یا خیر؟
باید به این نکته توجه داشت که برخورد و منش ائمه (ع) بر اساس شرایط زمانی و مکانی بوده است، به عنوان مثال اگر امام رضا (ع) نیز به جای امام حسین (ع) بودند همان کاری را می کردند که حضرت سیدالشهداء (ع) در کربلا انجام دادند و اگر امام حسین (ع) در دوران امام مجتبی (ع) بودند قطعا صلح حسنی را می پذیرفتند.
از این رو، امام رضا (ع) در شرایطی خاص ولایت عهدی مامون را و بنابر اقوال با تهدید پذیرفتند اما در برخورد با دشمنان هرگز تسامح و مدارا نداشتند و نسبت به قدرت آنها اعتنایی نمی کردند اما چه در دوران ولایت عهدی و چه قبل از آن، نسبت به زیردستان رئوف و مهربان بودند.
نقل است روزی فضل بن سهل، وزیر کشور و رییس لشکر دولت مامون نزد امام رضا (ع) آمد و ساعتی برابر حضرت (ع) ایستاد، اما امام (ع) حتی سرشان را بلند نکردند و پرسیدند: «حاجتت را بگو»
فضل گفت: مامون سندی را برای امضای شما ارسال کرده است. امام (ع) فرمودند: «نامه را برایم بخوان»؛ فضل بی آنکه اذن نشستن از سوی امام (ع) بیابد، ایستاده نامه را خواند، وقتی فارغ شد، امام (ع) خطاب به او فرمودند: «ای فضل! این نامه تو مورد قبول ما است مادامی که از خدا بترسی و پرهیزگار باشی.»
ایشان اینچنین ابهت فضل را شکستند و شرط تایید او را تقوای خدا برشمردند، در حالی که با فقرا و ضعفا برخوردی متواضعانه داشتند.
ایشان در مواردی که مصالح جامعه اسلامی اقتضاء می کرد، رهنمودهایی به وزراء، وکلا و مامون بیان می کردند اما رفتارشان با دشمن و مقابل ظلم آنان به هیچ وجه جنبه تسامح و مدارا نداشت.
آیا شدت مهربانی و عطوفت امام رضا (ع) باعث می شد که برابر انحراف و اشتباه نزدیکان و وابستگانشان کوتاه بیایند یا شیوه امام (ع) در این باره نسبت به دوست و دشمن یکی بود؟
در این باره در بحارالانوار، جلد 49، صفحه 221 ماجرایی نقل شده مبنی بر آنکه امام رضا (ع) برادری داشتند به نام زید معروف به زیدالنّار، وی حتی ادعای امامت داشت و عده ای را دور خود جمع کرده بود. اما امام (ع) نسبت به وی موضع گیری سخت داشتند تا جایی که سوگند یاد کردند تا زمانی که زنده اند با وی به دلیل داشتن مواضع انحرافی سخن نگویند؛ این یعنی در عین سفارش موکد بر صله رحم، اما وقتی مسئله انحراف و کجروی از دین الهی باشد امام رضا (ع) حتی برادر خود را طرد می کنند.
چنانکه نقل است روزی زید به محضر امام (ع) آمد و سلام کرد، اما حضرت (ع) پاسخ او را ندادند، زید معترض شد و گفت: من پسر پدرم هستم!
امام رضا (ع) فرمودند: «تو برادر من هستی تا زمانی که خدا را اطاعت کنی و هر گاه او را نافرمانی کنی با تو سخن نمی گویم.»
از این ماجرا چنین بر می آید که حضرت رضا (ع) با آن حد از مهربانی و عاطفه بالا (که آن برخورد احساسی را در هنگام وداع با خانواده در مدینه داشتند، شرط سخن گفتن با برادرشان را عدم معصیت خداوند و دینداری معرفی می کنند.
امروز هم علی رغم همه توصیه هایی که درباره صله رحم شده است اما اگر درباره کسی باشد که برابر دین ایستاده است، از اهمیت می افتد!
با توجه به برگزاری مناظرات ثامن الحجج (ع) با پیروان افکار و ادیان و مکاتب مختلف آیا این رافت و مهربانی در برخوردهای ایشان با اندیشه ها و افکار مخالف هم بروز و ظهور داشته است؟
باید توجه داشت که ائمه معصوم (ع) مطیع امر خدا هستند و بنابر تصریح قرآن وقتی خداوند خطاب به موسی گفت با فرعون سخن بگوید، وی را به سخن لیّن و نرم توصیه کرد و نیز بحث جدال احسن را در مواجهه با افکار و آراء مخالف مطرح می کند.
از این رو و با توجه به آنکه اهل بیت علیهم السلام قرآن ناطق اند و قرآن صامت را در عمل تجلی می دهند در برخوردهایشان با صاحبان افکار و آراء، نرم و متناسب با موازین و آموزه های دین بوده و اگر با حرف و ایده ای مخالف بودند مطابق با آیین قرآن با مهربانی سخن می گفتند و این در سیره امام رضا (ع) نیز تجلی و نمود دارد.
ممکن است برخی بگویند آموزه های رضوی را نمی توان در شرایط زندگی امروز پیاده کرد!، پاسخ این افراد چیست و چطور می توان مهربانی و رافت سبک زندگی امام رضا (ع) را در جامعه و بین افراد تسری داد؟
دستورات اخلاقی همیشه کاربرد دارد به عنوان مثال دروغ هم در گذشته ناپسند بوده است و هم امروز، همچنین است بدخُلقی، خُلف وعده و غیبت و ...؛ از این رو، اگر از اهل بیت (ع) الگو بگیریم برای امروز ما هم کاربرد دارد.
در بحارالانوار، جلد 49، صفحه 90 روایتی از ابراهیم عباس که با امام (ع) مانوس بود نقل شده است؛ وی می گوید: «هرگز ندیدم امام رضا (ع) با سخنش کسی را برنجاند، هرگز ندیدم سخن کسی را قطع کند بلکه صبر می کرد تا او سخنش را تمام کند، هرگز ندیدم نیازمندی را رد کند و به اندازه توان او را یاری می کرد، هرگز ندیدم پاهای خود را در برابر کسی دراز کند و این ادب را وقت نشستن در جمع رعایت می کرد، هرگز ندیدم با غلامان و زیردستان با بی ادبی و توهین سخن بگوید و ادب را در سخن گفتن رعایت می کرد، هرگز در برابر کسی آب دهان بر زمین نمی انداخت، هرگز ندیدم قهقهه بزند و روی لبش تبسم بود، هرگز ندیدم تمام شب را بخوابد، در دل شب نماز می خواند و زیاد روزه می گرفت، کارهای خیر را زیاد انجام می داد اما پنهان و در دل شب به خانه فقرا می رفت...»
یا نقل است که وقتی محفلی خلوت می شد همه غلامان حتی دربانان و چهارپاداران را به سفره فرا می خواندند!
لذا اگر توجه کنیم در می یابیم که رنجاندن مردم و دیگران فقط در زمان ایشان بد نبوده است! چنانکه پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «کسی که دیگری را ناراحت کند و دل او را برنجاند اگر همه دنیا را به او دهد کفُاره گناه او نمی شود».
یا در احترام به دیگران روایت است کسی که در میان سخن دیگری سخن بگوید، گویی چنگ به صورت او انداخته است.
یا مسئله آب دهان انداختن بر زمین که برای برخی وقتی به کشورهای اروپایی سفر می کنند و چنین عمل ناپسندی را نمی بینند تعجب آور است در حالی که ائمه (ع) ما قرن ها قبل این اصول اخلاقی رفتاری را تبیین کرده اند.
از این رو، آموزه های اخلاقی رفتاری در سیره رضوی نه فقط برای گذشته بلکه برای امروز و فردای ما نیز کاربرد دارد و سبک زندگی ما را اصلاح می کند.
امام رضا (ع) در حدیثی می فرمایند: «مومن حقیقی کسی نیست که این سه صفت را نداشته باشد: یک صفت از خدا که ستارالعیوب است؛ یک صفت از پیامبر خدا (ص) که ایشان با مردم به مدارا رفتار می کردند و یک صفت از ائمه (ع) که آنها صبر در برابر گرفتاری ها داشتند.»
ما نیز باید در برابر مشکلات صبور باشیم و رضای خدا را بر خواسته هایمان ارجحیت دهیم.
منبع:قدس
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |