وبلاگ > موسوی، سید رسول - افکارعمومی اروپاییان آزمایشگاه معتبری است که میتواند میزان پایبندی دولتمردان اروپایی را در تصمیمات اعلامی خود نشان دهد. میتوان با اطمینان بالایی اظهار داشت که چنانچه تصمیمات دولتهای اروپایی انعکاسدهنده افکارعمومی جوامع اروپایی باشد و افکارعمومی از آن تصمیمات حمایت کنند میتوان به اجرایی شدن آنها امیدوار بود و در صورتی که سیاست و یا تصمیمی توسط دولتهای اروپایی اعلام شود که مورد پشتیبانی افکارعمومی نباشد آن تصمیم و سیاست بیسرانجام دانست. در این نوشتار نظرات یک فعال اجتماعی اروپایی که میتواند نمونهای برای شناخت افکار عمومی اروپاییان در خصوص برجام باشد آورده میشود.
پس از خروج یک جانبه امریکا از برجام دنیا شاهد پدیده جدیدی در عرصه روابط بین الملل است که قبلا کمتر دیده شده است و آن جدایی رویکرد اروپا از امریکا در موضوع برجام است. البته نمی توان گفت که این جدایی پدیده منحصر به فردی است و نمونه قبلی ندارد. جدایی فرانسه و آلمان از امریکا در حمله نظامی به عراق در سال 1381را می توان یکی از نمونه ها دانست. هرچند که در آن واقعه اروپا به دو بخش اروپای قدیم و اروپای جدید تقسیم شد و انگلیس در کنار اروپای جدید از تهاجم نظامی امریکا به عراق پشتیبانی کرد.
در موضوع برجام ما شاهد یک پارچگی اروپا و حضور انگلیس در کنار اروپایی ها هستیم و شاهدیم که تمام اتحادیه اروپایی علیرغم تفاوتهای گفتمانی در کل ضمن نقد رفتار ترامپ در خارج ساختن امریکا از برجام بر ضرورت حفظ آن تاکید کرده، به نوعی در صدد هستند تا راهکارهای حفظ برجام را در تعامل با ایران علی رغم مخالفت امریکا پیدا کنند.
جدای از امکان ، ظرفیت و توانایی اروپا در ایستادگی در موضع حمایتی خود از برجام، چرایی اتخاذ چنین رویکردی توسط اروپا سوال مهمی است که یافتن پاسخی درست به آن می تواند به بحث ظرفیتها و توانایی های اروپا در حفظ برجام نیز کمک کند. البته در این خصوص گروهی این جدایی رویکرد را نوعی تقسیم کار بین اروپا و امریکا دانسته و معتقدند که اروپا و امریکا در موضوع برجام نقشهای پلیس خوب و پلیس بد را بازی می کنند و هر دو هدف واحدی را ولی به شیوه ای متفاوت که مقابله با قدرت ملی ایران است دنبال می کنند. این گروه ضمن یکسان پنداری رفتار نهایی امریکا و اروپا توصیه می نمایند تا جمهوری اسلامی ایران تصمیم آینده خود را اکنون بگیرد و اجازه ندهد این تقسیم نقش ها مانعی برای ابتکارات ایران باشد.
واقع بینی حکم می کند اولا به نظریه تقسیم نقش ها بین اروپا و امریکا بي توجه نباشيم و ثانيا با توجه به ظرفيتها و توانايي هاي واقعي اروپا در رويكرد متفاوتش به برجام ، به جهت بهره گیری از فرصتهای نهفته در فضاي موجود و فاصله نقشها در صدد براییم تا به چرایی ایستادگی اروپا در کنار برجام پاسخی مستدل و منطقی پیدا کنیم زیرا که این پاسخ می تواند ما را از تصمیمات شتابزده که آثار پیش بینی نشده ای خواهد داشت صیانت کند.
افکار عمومی اروپائیان آزمایشگاه معتبری است که می تواند میزان پایبندی دولتمردان اروپایی را در تصمیمات اعلامی خود نشان دهد. می توان با اطمینان بالایی اظهار داشت که چنانچه تصمیمات دولتهای اروپایی انعکاس دهنده افکار عمومی جوامع اروپایی باشد و افکار عمومی از آن تصمیمات حمایت کنند می توان به اجرایی شدن آنها امیدوار بود و در صورتی که سیاست و یا تصمیمی توسط دولتهای اروپایی اعلام شود که مورد پشتیبانی افکار عمومی نباشد آن تصمیم و سیاست را بی سرانجام دانست.
در این خصوص پیشنهاد می نماید دستگاه دیپلماسی ایران در کنار تحرک دیپلماتیک خود در مذاکره با اتحادیه اروپایی ، توجه ویژه ای به بخش دیپلماسی عمومی نموده به هر میزان ممکن از افکار عمومی اروپاییان در موضوع برجام و ایستادگی اروپاییان اطلاع حاصل نموده ، همزمان به راههای مختلف برای تاثیرگذاری مثبت در افکار عمومی اروپایی تلاش نماید. در همین ارتباط لازم می دانم یک مورد خاص را که در تعطیلات آخر این هفته شخصا تجربه کرده ام و فکر می کنم انعکاس دهنده اطلاعات خوبی در باره افکار عمومی اروپاییان در موضوع برجام است در اینجا برای شما خواننده محترم بنویسم.
یکی از فعالان اجتماعی فنلاندی را که شناخت عمومی از وی دارم و میدانم که دانشآموخته رشته مدیریت فوریتها و حوادث غیرمترقبه از دانشگاه تلآویو است و به مناطق مختلف فلسطین اشغالی سفر کرده و با فلسطینیها و یهودیهای متعددی دوستی دارد، در پست فیسبوکیاش ضمن آوردن لینک خبری از روزنامه گاردین در خصوص تهدید شرکتهای اروپایی توسط امریکا بهخاطر کار در ایران نوشته بود: "من واقعا امیدوارم که اروپا در مقابل مواضع متغیر امریکا قویا ایستادگی کند و روابط خود را با ایران ادامه دهد." برای او نوشتم: "واقعا؟" پاسخ داد: "چی واقعا؟" نوشتم: "این که شما از ایستادگی اروپا در کنار ایران حمایت کنی!" او پاسخ جالبی برایم فرستاد که این پاسخ میتواند نمونهای برای شناخت افکار عمومی اروپاییان در موضوع برجام باشد. دلایل وی در خصوص ضرورت ایستادگی اروپا در کنار ایران به این شرح است:
۱- من معتقدم که مشکلات موجود بین ایران و امریکا/ اسرائیل بیشتر بر احساساتی استوار است که از دهها سال پیش آغاز شده و من هیچ دلیلی نمی بینم که اروپا/ فنلاند بخواهند به این روند ملحق شوند و ضروری است تا رفتار متفاوتی با ایران داشته باشیم.
۲- من فکر نمی کنم بجز لفاظی های شدید تهدیدی واقعی از طرف ایران برای امریکا و اسراییل وجود داشته باشد.
۳- حتی اگر ایران سلاح هسته ای داشته باشد ایران تهدیدی بزرگتر از روسیه و پاکستان علیه غرب نیست.
۴- استفاده از سلاح هسته ای یک فاجعه برای تمام جهان از جمله ایران است. باور کردنی نیست ایران بخواهد خود را نابود کند.
۵- هیچ دلیلی نمی بینم که چرا باید برجام لغو شود؟ برای اولین بار یک معامله بزرگ درباره موضوع هسته ای انجام شده و حالا بخواهیم آن را به راحتی کنار بگذاریم؟ این تصویر بسیار نامطلوبی از کشورهایی که عهد می بندند و بعد آن را نادیده می گیرند ارائه می کند. موضوعات بنیادی نباید با تغییر احزاب حاکم تغییر یابند و باید در برنامه های بلند مدت کشورها قرار گیرند.
۶- ایران یک اقتصاد رو به رشد و پر از فرصتهاست. هیچ دلیلی وجود ندارد که اروپا بخاطر درخواست امریکا فرصتهای اقتصادی ایران را از دست بدهد. نباید انتظار داشت که اروپا بخاطر بهره گیری از فرصتهای اقتصادی ایران مجبور شود فقط بازی مطلوب امریکایی را داشته باشد.
۷- از دیدگاه امنیتی من فکر نمی کنم که ایران تهدیدی برای اروپا باشد. من رادیکالیسم سنی را تهدیدی جدی بخاطر عملیاتهای تروریستی آنها برای اروپا می بینم. من هیچ ایرانی را که علیه اروپایی ها افکار افراطی داشته باشد نمی شناسم .از نظر من عربستان و پاکستان می توانند ایده های خطرناک ضد غربی را گسترش دهند. ایران با داعش که تهدید امنیتی جدی برای اروپا از طرف خاورمیانه است مبارزه می کند.
۸- حتی اگر ایران از بعضی گروههای خاورمیانه ( حزب الله ) حمایت کند، من این حمایت را مساله ای محلی ( لبنانی ) می دانم نه چیزی که فنلاند باید نگرانش باشد. این که گروههای در جایی دیگرتهدیدی محلی برای مداخلات نظامی امریکا باشند مساله ما نیست.
۹- اصلا نمی توانم قبول کنم که رفتار اروپا موجب گسترش روابط ایران با روسیه شود.روابط خوب ایران با اروپا به سود فنلاند و گسترش نامتعادل روابط ایران با روسیه تهدیدی ژئوپلیتیکی برای فنلاند است.
۱۰- با وجود آن که امریکا از دیدگاه امنیتی متحد اروپا و فنلاند است ولی ما باید نشان دهیم که منافع و مزیتهای خود را می شناسیم و تصمیمات نامعقول را نمی پذیریم.
۱۱- با آن که قصد ورود به مسایل داخلی ایران را ندارم ولی من دوستان ایرانی زیادی دارم. آنها خواستار آزادیهای بیشتر در کشورشان هستند. من فکر می کنم راه حل معقول و طبیعی برای این مشکل ، رشد اقتصادی و باز بودن ایران است. در حال حاضر بسیار قابل درک است که به جهت درگیریهای منطقه و عدم اطمینان ، ایران نیازمند یک حکومت قوی است تا از افزایش خطرات داخلی و تهدیدات امنیت ملی جلوگیری نماید. اما اگر وضعیت پایدارتر شود ، مسایل امنیت ملی کمتر شده، آزادیهای بیشتر و کنترلها کمتر می شود.